نصف شب نوشت

4نصف شبه و خوابم نمیاد هیشکیم که تو وب نیست همه جا سوت و کوره!

امروز زری خانم اومده بود برای خونه تکونی به مامان کمک کنه  منم برای اینکه کسی کاری به کارم نداشته باشه گرفتم تا بعد از ظهر خوابیدم!فکرکنم برا همینه که خوابم نمیاد!شما چی فکر میکنید!

امسال اصلا حسی نسبت به نزدیک شدن بهارندارم.معمولا اینطوری نمی شدم!اصلا این روزا یه حس خنثیی دارم!

گاهی وقتام همینجوری بیخودی حس قشنگی بهم دست میده؛مثلا وقتی که داشتم برای سالاد کلم خورد میکردم!

دلم برای کسی تنگ شده که فکر میکردم فراموشش کردم.


مثلا تصمیم گرفته بودم از این به بعد شبا سروقت بخوابم و صبحم سر وقت بیدار شم بلکه از این بی برنامگی و شلختگی اعصاب خورد کن بیرون بیام!


نظرات 3 + ارسال نظر
A-R-I-Y-A چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت 09:50 http://yad-e-ayyam.mihanblog.com/

یه سر برو پست آخر خبرنگار رو بخون حالت خوب میشه...

رفتم برای چندمین بار خوندم!

ذفرون پنج‌شنبه 17 اسفند 1391 ساعت 11:31 http://debekhand.blogfa.com

ساعت خابتو با شبکه پویا تنذیم کن عمویی منم خنثیام درست میشه همیشه که نباید شارژ بود خو

آنتن ما شبکه پویا رو نمیگیره خوببه همینطوره که میفرمایین عمویی

آسیه پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 21:13 http://neveshtehayea30.blogfa.com

من که به این معضل شب زنده داری گرفتارم عجیب....

خدا صبرت بده خواهر بد دردیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد