ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آدما مثل سریال میمونن:
بعضیا هستن که زمانهایی که بیکاری و کانالهای دیگه چیزی پخش نمی کنه، میشینی تا وقت زودتر بگذره و شاید چیز جالب توجه ی توش پیدا شه ولی انقدر کسالت بار و بی محتوان که مجبور میشی یا تلوزیون و خاموش کنی ویاکانال و عوض کنی.
بعضیا هم هستن که به خاطر رنگ ولعابش میشینی پاش و آخرش میفهمی طبل توخالی بیش نبوده و وقتتو تلف کردی.
بعضیا هم هستن که اولش توجه تو جلب نمی کنن، ولی بعد که می شینی پاش بهش علاقمند میشی و دنبالش میکنی.
ونوع آخر، سریالایی هستن که از چند وقت قبل منتظر پخشش هستی و همه ی قسمتاشو دونه دونه دنبال میکنی و کل هفته منتظری تا روز پخشش برسه ویجورایی قسمتی از زندگیت میشه، وقتی تموم میشه ناراحت میشی و تامدتها صحنه ها و دیالوگهاشو با خودت مرور می کنی.
همه ی سریالها یک روز تموم میشن،
امافقط یه تعداد کمی اند که تو خاطرمون می مونن...
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
+این محمود دم آخری هم دست از سرکچلمون برنمی داره سریال دودکش مونو ببینیم، اه!